۱۱ نتیجه برای نشانگر مولکولی
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﻧﺸانگرهای مولکولی RAPD وISSR ﺑﺎ ﺻﻔت بیماریزایی جدایههای قارچ (Pers.) Fr. Cytospora chrysosperma روی نهالهای گردو توسط رگرسیون مرحلهای با نرمافزار SPSS، ۵۸ جدایه انجام شد. از بین ۴۰ آغازگر مورد استفاده پس از بررسی ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﯿﺰان ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺑﺎﻧﺪ، ﭼﻨﺪﺷﮑﻠﯽ و ﺗﮑﺮارﭘﺬیﺮی، تعداد ۱۰ آغازگر RAPD و ۱۲ آغازگر ISSR انتخاب شد که آغازگرهای RAPD و ISSR به ترتیب ۷/۹۴ درصد و ۸/۹۵ درصد در ﺑﯿﻦ ﺟدایهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭼﻨﺪﺷﮑﻠﯽ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ. ﻃﯽ ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ صفت بیماریزایی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺗﺎﺑﻊ و دادهﻫﺎی ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ (صفر و یک) ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺛﺎﺑﺖ وارد ﻣﺪل رﮔﺮﺳﯿﻮﻧﯽ ﺷﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺻﻔت وارد ﺷﺪه ﺑﻪ ﻣﺪل، ﺑﺎﻧﺪﻫﺎی با R۲ ﺑﺎﻻ ﺑﺮرﺳﯽ شد. ﻧﺘﺎیﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ پنج نشانگرRAPD با صفت بیماریزایی مرتبط بودند و در مجموع ۷/۴۳ درصد تغییرات این صفت را توجیه کردند که دو نشانگر رابطه مثبت و سه نشانگر رابطه منفی با صفت بیماریزایی نشان دادند. بیشترین درصد تغییرات توجیه شده مربوط به نشانگر bp ۱۹۰۰A۷= (درصد ۲/۱۸R۲=) و کمترین مقدار مربوط به نشانگر bp۴۰۰ OP۱۳= (درصد ۸/۴R۲=) بود. همچنین پنج نشانگرISSR با صفت بیماریزایی مرتبط بودند که در مجموع ۳۹ درصد تغییرات این صفت را توجیه کردند. سه نشانگر رابطه مثبت و دو نشانگر رابطه منفی با صفت بیماریزایی نشان دادند. ﺑﯿﺸﺘﺮیﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺗﺒﯿﯿﻦﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮISSR برای ﺻﻔت بیماریزایی مربوط به نشانگر bp ۳۵۰ UBC۸۶۴=(درصد ۶/۱۱R۲=) و کمترین مقدار مربوط به bp۷۴۰ UBC۸۸۰= (درصد ۴/۵R۲=) بود. از نشانگرهای شناسایی شده میتوان برای گزینش به کمک نشانگر (MAS) و شناسایی جدایهها استفاده کرد.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
انار با نام علمی Punica granatum L. از جمله درختانی است که علاوه بر داشتن میوه خوشمزه، گل، پوست میوه، ریشه و ساقه آن در صنعت داروسازی و رنگرزی مورد استفاده فراوان قرار میگیرد. انار بومی ایران بوده و بیشترین سطح زیر کشت این گیاه در دنیا متعلق به ایران است. انار در نواحی خشک، معتدل و گرم و تقریبا مرطوب استان کرمان به طور گسترده با تنوع زیستی نسبتا زیاد کشت میشود. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و فیتوشیمیایی ژرم پلاسم انار استان کرمان تعداد ٢۰ ژنوتیپ از مناطق مختلف استان کرمان جمعآوری شدند. ۱۵ آغازگر RAPD و سه آغازگر ISSR جهت انجام واکنش زنجیرهای پلیمراز استفاده شد. پس از انجام الکتروفورز در مجموع ۱۸۶ باند ایجاد شد که در محدوده ۲۴۰ تا ۲۸۰۰ جفت باز قرار داشتند و از بین آنها ۱۶۹ باند (۹۱ درصد) چند شکلی نشان دادند. در نتیجه تجزیه کلاستر، ٢۰ ژنوتیپ مورد مطالعه در ۴ گروه جایابی شدند که تقریبا با تنوع جغرافیایی و وضعیت آب و هوایی همخوانی داشتند. نتایج گاز کروماتوگرافی- طیف سنجی جرمی ترکیبات شیمیایی اسانس پوست انارهای ترش کوهبنان، شیرین چترود و ملس ماهان به ترتیب ۴۰، ۲۴ و ۱۸ ماده با درصد مشابهت بالای ۹۰ را نشان داد. در انار ترش کوهبنان بیشترین ترکیبات اسانس به ترتیب شامل هگزادکانوئیک اسید، اکتادکان و هگزادسن، در انار شیرین چترود به ترتیب شامل تترادکانول، دودکانول و تری دسن-۱-ال و در انار ملس ماهان به ترتیب شامل هگزادسن، اکتادکان و هگزادکانوئیک اسید بودند.
فاطمه خیری، کامران رهنما، احد یامچی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
بیماری پژمردگی فوزاریومی ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f.sp melonis متداولترین بیماری در خربزه است که در چند کشور جهان و از جمله ایران گزارش شدهاست. استفاده از ارقام متحمل یکی از موثرترین روشهای مدیریت این بیماری محسوب میشود، اما بهمنظور انتخاب و توسعه ارقام متحمل آگاهی از تنوع ژنتیکی جمعیتهای این قارچ ضروری است. در این مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت این بیمارگر در استان خراسان رضوی بررسی شد. بدین منظور ۲۰ جدایه قارچF. oxysporum f.sp. melonis ، عامل پژمردگی خربزه از استان خراسان (کلکسیون گروه گیاه-پزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان) انتخاب و با استفاده از گروههای سازگاری رویشی و روش ISSR تنوع ژنتیکی آنها بررسی شد. برای بررسی گروههای سازگاری رویشی، ابتدا جهشیافتگان نیت به صورت قطاعهایی در محیطهای مختلف کلراتدار تولید شده، سپس کلاس فنوتیپی جهشیافتگان براساس مشخصات رشدی پرگنه آنها روی محیط پایه حاوی یکی از پنج نوع منبع نیتروژن (نیترات سدیم، نیتریت سدیم، تارتارات آمونیوم، اسید اوریک و هیپوزانتین) تعیین شد. بر این اساس ۶۸ درصد از موتانتهای نیت در کلاس فنوتیپی nit۱، ۱۸ درصد آنها در کلاس nit۳ و ۱۴ درصد آنها در کلاس فنوتیپی nitM قرار گرفتند. بهمنظور انجام آزمونهای مکملسازی و تعیین گروههای سازگاری رویشی، بین تمامی جهش یافتگان nitM هر جدایه با جهش یافتگان nit۱ یا nit۳ سایر جدایهها کشت متقابل انجام شد. در نتیجه بین جدایهها، سازگاری رویشی مشاهده نشد و جدایهها در ۲۰ گروه سازگاری رویشی قرار گرفتند. همچنین تنوع ژنتیکی این جدایهها با استفاده از بیست آغازگر بررسی شد. تجزیه خوشهای دادههای ISSR با استفاده از روش UPGMA و ضریب تشابه SM جدایهها را در سطح تشابه ۶۰ درصد در پنج گروه قرار داد. این نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل ملاحظهای در بین جدایههای قارچ عامل پژمردگی فوزاریومی خربزه در استان خراسان رضوی وجود دارد. تجزیه خوشهای نشان داد که به جز موارد محدود بین پراکنش جغرافیایی و گروههای ژنتیکی ارتباط مشخصی وجود ندارد.
لیلا علیخانی، نقی شعبانیان، هدیه بدخشان، محمد شفیع رحمانی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
بهمنظور مقابله با پیامدهای فشار تخریبی ساکنان محلی بر تنوع ژنتیکی جنگلهای غالباً بلوط زاگرس، شناسایی مراکز تنوع ژنتیکی و مدیریت پایدار ذخایر ژنتیکی این جنگلها ضروری است. هدف از این مطالعه، بررسی تنوع ژنتیکی در میان ۱۵۰ پایه مازودار (Quercus infectoria) برگرفته از ۱۰ جمعیت طبیعی این گونه درجنگلهای زاگرس شمالی با استفاده از نشانگر چندشکلی کدون آغاز هدف (SCoT) و خصوصیات ریختشناختی و بیوشیمیایی برگ بود. بر اساس خصوصیات ریختشناسی و بیوشیمیایی برگ تنوع بالایی در جمعیتها وجود داشت. تجزیه خوشهای مبتنی بر دادههای ریختشناسی و بیوشیمیایی جمعیتها را در سه خوشه اصلی گروهبندی کرد. از مجموع ۱۰ آغازگر SCoT مورد استفاده ۱۳۶ نوار تکثیر شد که از این تعداد، ۱۳۵ نوار (۹۹ درصد) چند شکل بودند. با تفکیک تنوع ژنتیکی مشاهده شده در جمعیتها توسط تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) مشخص شد که بخش عمده تنوع ژنتیکی (۷۶ درصد) مربوط به درون جمعیتهاست. اما، بین جمعیتها هم تفاوت معنیداری وجود داشت. بهنظر میرسد که جریان ژنی گسترده ناشی از گردهافشانی وسیع گونههای بلوط به کمک باد یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده چنین وضعیتی است. تجزیه خوشهای مبتنی بر نشانگر SCoT، جمعیتهای مورد مطالعه را بدون اینکه رابطه مشخصی با منشا جغرافیایی آنها داشته باشد در خوشههای مجزا گروهبندی کرد. اطلاعات این مقاله میتواند برای پایهریزی راهبردهای حفاظت از ذخایر ژنتیکی مازودار در جنگلهای زاگرس سودمند باشد.
صابر گلکاری،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
بازوی کوتاه کروموزوم ۱RS چاودار (Secale cereal) حامل ژنهای مقاومت به تنشهای زنده و غیر زنده میباشد و منبع با ارزشی برای اصلاح گندم (Triticum aestivium) بهشمار میرود. بازوی ۱BL,۱RS و ۱AL.۱RS بهطور وسیعی در جهان در برنامههای اصلاحی گندم استفاده شدهاست. در این تحقیق جهت بررسی توزیع بازوی ۱RS در ۲۲ لاین امید بخش دیم کشور (۱۹thERWYT)، هفت رقم گندم دیم، پنج رقم خارجی، رقم Kavkaz (کنترل مثبت ۱BL.۱RS )، رقم Tam ۱۰۷ (کنترل مثبت ۱AL.۱RS) و رقم Chiness Spring (کنترل منفی ۱BL.۱RS و ۱AL.۱RS) از سه آغازگر اختصاصی چاودار (RyeR۳/F۳، O-SEC۵/A و PAW۱۶۱) استفاده شد. با استفاده از آغازگرهای RyeR۳/F۳ و PAW۱۶۱ حضور بازوی ۱RS در ۸۶ درصد لاین امید بخش دیم کشور تائید شد، جهت تشخیص بین جابهجایی ۱BL.۱RS و ۱AL.۱RS از آغازگر O-SEC۵/A استفاده شد که بر اساس استفاده از این آغازگر در هفت (۳۱ درصد) لاین امید بخش دیم (۱۹thErwyte-۴, ۵, ۶, ۷, ۹, ۲۰, ۲۴) و دو (۲۸ درصد) رقم تجاری دیم (رصد و ریژاو) جابهجایی ۱BL.۱RS مشاهده شد اما در هیچکدام از لاینهای امید بخش و ارقام تجاری دیم جابهجایی ۱AL.۱RS مشاهده نشد. نتایج این تحقیق استفاده موفقیت آمیز نشانگرهای اختصاصی چاودار را در شناسایی بازوی ۱RS در ارقام گندم و توزیع بالای جابهجایی ۱BL.۱RS را در ژنوم ارقام گندم دیم ایران نشان داد که از این تنوع میتوان بهعنوان منبعی برای ایجاد جمعیتهای جدید گندم استفاده کرد. برای بررسی اثر جابجایی ۱RS بر روی صفات کیفی گندم صفات عدد زلنی، نشاسته، پروتئین و سختی اندازهگیری شدند. همبستگی این صفات با نشانگرهای مورد مطالعه با رگرسیون اینتر انجام شد که همبستگی بین این نشانگرها و صفات کیفی مشاهده نشد. با توجه به تاثیر منفی شناخته شده جابهجاییهای چاودار در گندم بر روی صفات کیفی، عدم مشاهده همبستگی منفی بین نشانگرهای ۱RS و صفات کیفی گندم در این مطالعه ممکن است بهعلت تجمع ژنهای کیفی در ارقام اصلاح شده مورد مطالعه باشد.
سیامک رسولی آذر، مهدی صیدی، یحیی محمدی، آرش فاضلی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
گوجهفرنگی یکی از سبزیهای خانواده Solanaceae است که به شیوههای مختلفی مصرف میشود. بهنژادی گوجهفرنگی بهمنظور قدرت دورگه و مقاومت به تحملپذیری خشکی یک برنامه مهم است که از سال ۱۳۹۳ در دانشگاه ایلام آغاز شده که برای این منظور شناسایی لاینهای والدی متنوعتر، هدف اصلی به نژادگران بود. در این پژوهش، به منظور بررسی روابط لاینها و فاصلهی ژنتیکی آنها و جداسازی بهترین والدین برای دورگگیری از بین ۳۶ لاین گوجهفرنگی (جمعآوری شده از سراسر دنیا)، از نشانگرهای مولکولی ISSR استفاده شد. واکنش PCR با استفاده از ۱۱ آغازگر انجام شد که الگوی مناسب و قابل امتیازدهی برای ۳۶ ژنوتیپ مورد مطالعه تولید کردند. در مجموع تعداد ۸۹ آلل بر روی ژل آگاروز مشخص شد. تعداد کل آللها برای هر آغازگر از هفت تا ۱۰عدد متغیر بود. بیشترین و کمترین میزان چندشکلی به ترتیب مربوط به نشانگرISSR۱۷ با۹۰ درصد و نشانگر LBMB Bبا میزان۷۱ درصد بود. همچنین حداکثر و حداقلPIC به ترتیب ۴۵/۰ (LBMB C, LBMB D, HB۱۲) و ۳۸/۰(ISSR۱۷) محاسبه شد. بیشترین شاخص نشانگر(MI)با مقادیر ۸/۳ (LBMBA) و ۵۱/۳ (آغازگرهای ۸۰۹) بود که قدرت تفکیک بالاتر این آغازگرها در مقایسه با سایرآغازگرها را نشان داد. میانگین این شاخص نیزسهمحاسبه گردید. دامنه ضریب تشابه ژنتیکی دایس از ۱۰/۰ تا ۹۶/۰ بود. نتایج این پژوهش نشان دادند که ژنوتیپهای Solanumpimpinellifolium، S. chilense LA۱۹۵۹و S. chilense LA۱۹۷۲بهترین گزینهها برای هتروزیس و تلاقی با ارقام محلی ایرانی میباشند.
فاطمه زرافشانی، هوشمند صفری، علیرضا اطمینان،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
تنوع ژنتیکی ۱۵ اکسشن از گونه علف گندمی تاجدار با استفاده از ۱۵ آغازگر ISSR مورد بررسی قرار گرفت. از این ۱۵ آغازگر ۱۲ عدد دارای باندهای قابل امتیاز دهی بودند. آغازگرهای ISSR در مجموع توانستند ۷۱ باند تولید کنند، که ۶۶ باند چند شکل بودند. آغازگرهای ۱IS و ۸۵۷UBC بیشترین تعداد باند (هشت باند) و آغازگرهای ۷IS و ۸۶۹UBC کمترین تعداد باند (سه باند) را تولید کردند. آغازگر ۸۴۴UBC کمترین درصد چندشکلی را به میزان ۳۳/۸۳ درصد نشان داد و بیشترین درصد چندشکلی برای آغازگرهای ۲IS، ۶IS، ۷IS، ۸۴۸UBC، ۸۶۵UBC، ۸۶۸UBC و ۸۶۹UBC به میزان ۱۰۰% بود. میانگین درصد چندشکلی ۱۵/۹۴% بود. میانگین تعداد باند تولید شده توسط هر آغازگر برای ۱۵ ژنوتیپ برابر ۹۲/۵ بود و متوسط تعداد باندهای چندشکل ۵۰/۵ بود. آغازگرهای ۶IS، ۸۶۵UBC و ۸۶۹UBC بهتر از سایر آغازگرها توانستند فاصله ژنتیکی ژنوتیپها را مشخص کنند. ژنوتیپهای ۴G با ۲G دارای بیشترین تشابه بودند و ژنوتیپهای ۱G با ۸G کمترین تشابه را نشان دادند. نتایج تجزیه خوشهای به روش UPGMA بر اساس ضریب تشابه جاکارد ژنوتیپها را در سه گروه قرار داد، که نتایج با تجزیه به مختصات اصلی و تجزیه واریانس مولکولی تایید شد. تنوع ژنتیکی اکسشنها براساس نشانگر مورد بررسی با پراکنش جغرافیایی آنها مطابقت نشان داد و جمعیتهای گرگان و اصفهان شباهت بالایی داشتند که از طرف دیگر با جمعیتهای کرج فاصله بیشتری نشان دادند.
آزاده اسدی، لیا شوشتری،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی تغییرات ژنتیکی احتمالی در فرایند ریزازدیادی گل محمدی (Rosa damascena Mill.) با استفاده از نشانگرهایStart Codon Targetted(SCoT) و CAAT- Box Derived Polymorphism(CBDP) انجام شد. قطعات ریزنمونه پس از ضدعفونی، برای مرحله استقرار در محیط MS جامد کشت شدند و پس از چهار هفته، ساقه های جانبی ایجاد شده بر روی ریزنمونه ها به منظور پرآوری، به محیط وندرسالم(VS) مایع با ترکیبات متفاوت از غلظتهای مختلف اکسین و سیتوکینین واکشت شدند. جهت القای ریشه در شرایط درون شیشه ای، گیاهچه های حاصل از مرحله پرآوری به محیط ریشه زایی شامل محیط MS جامد حاوی ۲ میلیگرم بر لیتر IAA و ۲ میلیگرم بر لیتر IBA منتقل شدند و در حدود ۸ هفته بعد، گیاهچه های ریشه دارشده جهت سازگاری به محیط گلخانه انتقال داده شدند. به منظور بررسی تنوع احتمالی ایجاد شده در نمونههای رشد یافته در محیطهای کشت مختلف، از دو نشانگر SCoT و CBDP استفاده شد. تعداد ۳۰ آغازگر مورد استفاده شامل ۱۵ آغازگر SCoT و ۱۵ آغازگر CBDP، در مجموع ۱۷۳ باند تکثیر نمودند که تنها ۷۴ باند دارای چندشکلی بود. میانگین شاخص محتوای اطلاعات چندشکل(PIC) برای آغازگرهای SCoT و CBDP بترتیب ۳۲/۰ و ۳۵/۰ بدست آمدکه بیانگر کارایی قابل قبول این نشانگرها در تفکیک نمونه های مورد بررسی بود. دندروگرام حاصل از تجزیه کلاستر بر اساس داده های هر دو نشانگر نمونه های مورد بررسی را در دو گروه دسته بندی نمود. اگرچه یافته های این پژوهش بیانگر تنوع ژنتیکی نسبتا اندکی در بین نمونه های مورد بررسی بود، لیکن بر اساس نتایج تجزیه کلاستر و فاصله ژنتیکی بیشتر نمونه های رشد یافته در محیط حاوی غلظت های بیشتر۲,۴-D با سایر نمونه ها نشان داد که استفاده از ۲,۴-D بخصوص در غلظت های بیشتر و بویژه زمانیکه تعداد واکشتها و فاصله آنها افزایش می یابد، می تواند نرخ تغییرات ژنتیکی و اپی ژنتیکی را افزایش دهد. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که نشانگرهایSCoT و CBDP نشانگرهایی مناسب برای بررسی تغییرات ژنتیکی در شرایط کشت بافت می باشند.
محمدرضا اسلام زاده، منصور امیدی، ورهام رشیدی، علیرضا اطمینان،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
در این پژوهش تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت ۸۰ توده آژیلوپس بومی ایران با استفاده از آغازگرهای CBDP (CAAT-box derived polymorphism) مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از ۱۲ آغازگر در مجموع ۹۴ قطعه تکثیر شد که تمامی قطعات چندشکل بودند. با توجه به میانگین شاخصهای PIC، Rp و MI مشخص شد آغازگرهای استفاده شده کارایی لازم جهت بررسی روابط بین ژنوتیپها و ساختارهای ژنتیکی را دارند. تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد میزان تنوع بین گونهها نسبت به درون گونهها بیشتر است. براساس مقادیر شاخصهای تنوع ژنتیکی مشخص شد بیشترین تعداد آللهای مشاهده شده (Na)، تعداد آللهای موثر (Ne)، شاخص تنوع ژنی (He)، بیشترین میزان شاخص شانون (I) و درصد جایگاههای چندشکل (PPL) مربوط به گونه Ae. triuncialis بود. تجزیه خوشهای و ساختار جمعیت تمامی ژنوتیپهای ارزیابی شده را به ترتیب در سه گروه اصلی مطابق با ساختار ژنومی آنها دستهبندی کردند. به طورکلی نتایج به دست آمده نشان داد تنوع ژنتیکی بالایی در تودههای آژیلوپس ایران وجود دارد. بنابراین این مجموعه میتواند به عنوان یک منبع ژنی با ارزش در برنامههای اصلاحی گندم مورد استفاده قرار گیرد.
ریحانه صادقی، منصور امیدی، رضا عزیزی نژاد، علیرضا اطمینان، حسنعلی نقدی بادی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
دراین پژوهش تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت ۹۰ ژنوتیپ آنغوزه با استفاده از ۱۳ آغازگر ISSR مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که آغازگرهای ISSRدر مجموع ۱۸۶ باند چند شکل با متوسط۳۸/۱۴ باند به ازای هرآغازگر در جمعیت مورد بررسی تکثیر نمودند. میانگین مقادیر شاخص نشانگر (MI) و محتوای اطلاعات چند شکل (PIC) برای آغازگرهای ISSR بهترتیب ۹۸/۴ و ۳۷/۰بهدست آمد و نشان داد که آغازگرهای ISSR از کارایی بالایی در شناسایی تنوع ژنتیکی در جمعیتهای آنغوزه برخوردارند. درمقایسه بین جمعیتهای مورد مطالعه جمعیت کرمان شامل ۳۳ ژنوتیپ بر اساس مقادیر تعداد اللهای مؤثر (Ne)، مقادیر هتروزیگوسی (H)، شاخص شانون (I) و تعداد کل اللهای مشاهده شده (Na) که بهترتیب ۶۲/۱، ۳۵/۰، ۵۱/۰ و ۹۳/۱ دراین جمعیت از تنوع بیشتری برخوردار بود. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد که جمعیت کرمان نسبت به سایر جمعیتهای مورد مطالعه از میزان تنوع ژنتیکی بالاتری برخوردار است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس ملکولی (AMOVA) نشان داد که ۸ درصد از تغییرات کل مربوط به تنوع بین جمعیتی است در حالیکه ۹۲% از تغییرات با تنوع درون جمعیتی قابل توجیه میباشد. بهعبارت دیگر میتوان بیان داشت که آغازگرهای ISSR بیشترین میزان تنوع ژنتیکی را درون خویشاوندان نشان دادند. تجزیه خوشهای و ساختار جمعیت تمامی ژنوتیپهای ارزیابی شده را بهترتیب به ۵ دسته اصلی تقسیم تفکیک کردند. با توجه به نتایج بهدست آمده از این تجزیه مقدار K در حالت ۵ درحد بهینه قرارداشت. این نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی نسبتاً بالایی در جمعیتهای مورد مطالعه وجود داشته و نشانگر ISSR ابزار مناسبی جهت بررسی تنوع ژنتیکی در این ژرم پلاسم هستنند.
اعظم بختیار، شهاب خاقانی، عبدالله قاسمی پیربلوطی، مسعود گماریان، سعید چاوشی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
در این تحقیق با استفاده از ۱۵ آغازگر ISSR تنوع ژنتیکی در سه گونه کاکوتی شامل tenuior از ۱۹ منطقه persica از ۵ منطقه و capitata از ۵ منطقه جغرافیایی ایران مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع ۱۵۴ قطعه تکثیر شد که بهترتیب در گونه tenuior، persica و capitata ۶۷/۸۶، ۱۳/۸۱ و ۸۴ درصد از باندها چندشکل بودند. متوسط تعداد باند برای هر آغازگر در تمام گونهها برابر ۲۶/۱۰ و متوسط تعداد باندهای چند شکل در گونههای tenuior، persica و capitata بهترتیب برابر ۸/۳، ۶/۷ و ۸/۶ بود. بیشترین محتوای اطلاعات چندشکل (PIC) در گونههای tenuior، persica و capitata بهترتیب متعلق به آغازگرهای (۴۶/۰) ۸۰۵UBC-، (۳۵/۰) ۸۱۱UBC- و (۳۷/۰) ۸۲۴UBC- بود. نتایج تجزیه خوشهای حاکی از آن بود که نشانگر ISSR توانست به راحتی گونه tenuior را از دو گونه دیگر یعنی persica و capitata تفکیک نماید، هرچند که در تفکیک دو گونه اخیر ناتوان بود. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد از کل تنوع ژنتیکی مشاهده شده، ۳۸ درصد مربوط به بین جمعیتها و ۶۲ درصد مربوط به درون جمعیتها میباشد. نتایج تجزیه به مختصات اصلی بیانگر آن بود که دو بردار اول در مجموع ۳/۸۰ درصد از واریانس کل را توجیه نمودند، که نشان از همبستگی بالای آغازگرهای انتخابی داشت. بنابراین با تعداد کمتر آغازگر و در نتیجه هزینه، امکان تفکیک گونه tenuior از دو گونه دیگر نیز وجود دارد. با توجه به اینکه آغازگرهای ۸۰۵UBC-، ۸۱۱UBC- و ۸۱۲UBC- در گونه tenuior حاوی بیشترین اطلاعات چند شکلی و شاخص نشانگر بودند و چند شکلی صد درصدی نیز نشان دادند، میتوان آنها را آغازگرهای کارآمدی برای بررسی تنوع ژنتیکی در این گونه در نظر گرفت. در کل تنوع ژنتیکی بالایی در گیاه کاکوتی در این مطالعه شناسایی شد که در مدیریت و نگهداری ذخایر توارثی این گیاه میتواند مفید باشد.